عضوهای جدید ( پارت ۲ )

جین: تو معرفی ج*نده بودنو جا انداخت *منظور سنا، زیر لب*
چون بهش حس داشتم ناراحت شدم
جیهوپ: بس کن جین... مگه چیکارت کرده تو که اینجور نبودی چت شد یهو*اروم*
بینا: همونجور که داره احترامتونو نگه میداره شمام حداقل درست حرف بزنین *عصبی ولی با احترام*
کوک: بشدت عصبی* بس کن دیگه چت شده تو؟ هی هیچی نمیگیم این بیشتر ادامه میده تموم کن
جین: وکیل وصیش پیدا شد *بینا*
بینا: رفیقمه لازم باشه وکیل وصیش میشم *جدی*
جین: عاو بله درست
چون بغض دارم میگم
سنا: ببخشید من الان میام
فوری میرم سمت دستشویی کمپانی

// ویو جین //
بینا: با اجازه *چشغره*
میره دنبال رفیقش
ته: بسه جین چرا اینجور میکنی مشکلت چیه
جین: چرا باید دوتا جنده بیان تو گروه ما؟ احمقا نصف آرمیا کم میشن بفهمین
کوک: خب کم بشن نه که اول ما خیلی طرفدار داشتیم
~ زحمت چن ساله رو میخوای تو یه روز به باد بدی؟
یونگی: اونا اگه واقعا فن ما باشن با وجود دو دختر تو گروه هم فن ما میمونن اون دوتا واقعا دخترای خوبین
ته: ببین به وقتش آرمیارو ده برابر میکنن یا نه
جین: ولی آرمیا غیرتین دوست ندارن دختر نگاهمون کنه چه برسه به همگروهی
جین: *چشغره* فقط حقیقتو گفتم، اینکه راضین پیش ۷ تا مرد دیگه باشن اسمش چی میشه؟ ج...
ته یقمو میگیره
ته: هیونگمی، رفیقمی درست ولی حرف دهنتو بفهم
جین: مستر غیرتی شد، ول کن بابا، چه صنمی باهاشون داری که دفاع میکنی ازشون
ته: داری اون روی سگ منو بالا میاریا*عصبی*
کوک: یا هفت تن ، هیونگ جان یواش تر
ته: تو فقط یه بار دیگه ناراحتشون کن...
ولم میکنه

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#خوناشام
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#سوکجین
#آر_ام
#آرام
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#فیک_نامجین
#bts
#BTS
#RM
#seokjin
#Namjoon
#Jin